زناشویی

عشق از دیدگاه فلسفه و روانشناسی: 17 نکته برای درک عمیق‌تر

عشق، یکی از پیچیده‌ترین و در عین حال، بنیادی‌ترین تجربه‌های انسانی است. این احساس قدرتمند، قرن‌هاست که ذهن فلاسفه، روانشناسان و هنرمندان را به خود مشغول کرده و همچنان هم، پرسش‌های بسیاری در مورد ماهیت و چگونگی آن بی‌پاسخ مانده است. در این پست وبلاگ، سعی داریم از دریچه فلسفه و روانشناسی به این مفهوم عمیق نگاهی بیاندازیم و 17 نکته کلیدی را بررسی کنیم.

این نکات، دریچه‌هایی هستند به سوی درک بهتر عشق، هم در خودمان و هم در روابطمان. امیدواریم که با تأمل در آنها، بتوانید عشق را به شکلی عمیق‌تر و آگاهانه‌تر تجربه کنید.

  • ✔️

    عشق، فراتر از احساس:

    در حالی که عشق با احساسات قوی همراه است، صرفاً یک احساس نیست. بلکه یک تعهد، یک انتخاب و یک کنش است.
  • ✔️

    عشق، نیازمندی نیست، انتخاب است:

    عشق سالم، از سر نیاز و وابستگی نیست، بلکه انتخابی آگاهانه برای همراهی و رشد با دیگری است.
  • ✔️

    عشق، خودخواهانه نیست:

    عشق واقعی، با گذشت و فداکاری همراه است. به معنای تلاش برای شادی و رفاه دیگری، حتی اگر به قیمت فدا کردن بخشی از خواسته‌های خود باشد.
  • رابطه عاطفی - آموزش روابط زناشویی -شناخت مردان و زنان - عشق محبت - روانشناسی مهارت‌های ارتباطی دختران و پسران

  • ✔️

    عشق، با گذشت زمان تغییر می‌کند:

    عشق، یک احساس ثابت و ایستا نیست. بلکه با گذشت زمان و تغییر شرایط، تغییر می‌کند و تکامل می‌یابد.
  • ✔️

    عشق، انواع مختلفی دارد:

    عشق رمانتیک، عشق دوستانه، عشق خانوادگی و عشق به خود، هر کدام ویژگی‌های خاص خود را دارند.
  • ✔️

    عشق، یک نیاز اساسی است:

    طبق نظریه مازلو، عشق و تعلق خاطر، یکی از نیازهای اساسی انسان است.
  • ✔️

    عشق، با دلبستگی مرتبط است:

    سبک دلبستگی ما در کودکی، بر نحوه عشق ورزیدن و برقراری ارتباط در بزرگسالی تاثیر می‌گذارد.
  • ✔️

    عشق، می‌تواند درمانگر باشد:

    روابط عاشقانه سالم، می‌توانند نقش مهمی در سلامت روان و بهزیستی ایفا کنند.
  • ✔️

    عشق، ریسک دارد:

    عشق ورزیدن، همیشه با احتمال شکست و درد همراه است. اما اجتناب از عشق، به معنای محروم کردن خود از یک تجربه ارزشمند است.
  • ✔️

    عشق، به تلاش مداوم نیاز دارد:

    عشق، به طور خودکار حفظ نمی‌شود. بلکه به تلاش مداوم و آگاهانه هر دو طرف نیاز دارد.
  • ✔️

    عشق، هنر است:

    عشق ورزیدن، یک هنر است که نیاز به یادگیری، تمرین و صبر دارد.
  • ✔️

    عشق، در سادگی است:

    گاهی اوقات، زیباترین و عمیق‌ترین ابرازهای عشق، در ساده‌ترین و بی‌تکلف‌ترین لحظات زندگی رخ می‌دهند.

از دیدگاه فلسفی، عشق اغلب به عنوان یک نیروی وحدت‌بخش و پیونددهنده در نظر گرفته می‌شود. افلاطون در رساله مهمانی خود، عشق را به عنوان یک میل به کمال و زیبایی مطلق تعریف می‌کند.

از دیدگاه روانشناسی، عشق به عنوان یک احساس پیچیده و چندوجهی در نظر گرفته می‌شود که با مجموعه‌ای از عوامل زیستی، روانشناختی و اجتماعی مرتبط است. روانشناسان معتقدند که عشق می‌تواند تاثیرات عمیقی بر سلامت روان و بهزیستی افراد داشته باشد.




عشق از دیدگاه فلسفه و روانشناسی: 17 نکته

عشق از دیدگاه فلسفه و روانشناسی: 17 نکته

1. عشق افلاطونی: فراتر از جسم

افلاطون در آثار خود، به ویژه در “ضیافت”، عشق را در سطحی فراتر از میل جنسی و جسمانی تعریف می‌کند. عشق افلاطونی، میل به زیبایی مطلق و کمال است، مسیری برای رسیدن به حقیقت و دانش. بهبود روابط زناشوییازدواج -مهارت رابطه زناشویی-عشق - روابط عاطفیاین نوع عشق می‌تواند در روابط دوستانه، خانوادگی و حتی در عشق به هنر و دانش تجلی یابد. افلاطون معتقد بود که عشق حقیقی، راهی برای رهایی از دنیای مادی و دستیابی به جاودانگی است. امروزه، مفهوم عشق افلاطونی به عنوان یک عشق خالص و غیرجنسی، همچنان مورد توجه است.

2. عشق ارسطویی: دوستی با چاشنی فضیلت

ارسطو، شاگرد افلاطون، دیدگاهی واقع‌گرایانه‌تر به عشق داشت.او عشق را نوعی دوستی می‌دانست که بر پایه فضیلت، سودمندی یا لذت متقابل استوار است.عشق مبتنی بر فضیلت، بالاترین شکل عشق از نظر ارسطو است.در این نوع عشق، افراد به دلیل ویژگی‌های اخلاقی و شخصیتی مثبت یکدیگر را دوست دارند.عشق مبتنی بر سودمندی، زمانی شکل می‌گیرد که افراد به دلیل منافعی که برای یکدیگر دارند، به هم وابسته می‌شوند.این نوع عشق، پایدار و عمیق نیست.عشق مبتنی بر لذت، بر پایه جذابیت‌های ظاهری و لذت‌های آنی استوار است.

این نوع عشق، گذرا و سطحی است.

ارسطو معتقد بود که عشق حقیقی، نیازمند زمان و تلاش است و باید بر پایه شناخت و احترام متقابل بنا شود.از نظر او، عشق می‌تواند به رشد و تعالی فردی و اجتماعی کمک کند.عشق ارسطویی، بر اهمیت شناخت و درک متقابل در روابط تاکید دارد.

3. عشق از نگاه فروید: لیبیدو و غریزه جنسی

زیگموند فروید، بنیان‌گذار روانکاوی، عشق را به عنوان تجلی غریزه جنسی (لیبیدو) می‌دانست.او معتقد بود که تمام رفتارها و انگیزه‌های انسان، ریشه در غریزه جنسی دارند.فروید، مراحل رشد جنسی را در کودکی مشخص کرد و معتقد بود که تجربیات دوران کودکی، نقش مهمی در شکل‌گیری روابط عاطفی و جنسی در بزرگسالی دارند.از نظر فروید، عشق، شکلی از تصعید است.یعنی، غریزه جنسی که به طور مستقیم قابل ارضا نیست، به شکل‌های دیگری مانند هنر، ادبیات و روابط عاشقانه بروز پیدا می‌کند.عقده ادیپ، یکی از مفاهیم کلیدی در نظریه فروید است که به رقابت کودک با والد هم‌جنس برای جلب توجه والد غیر هم‌جنس اشاره دارد.

فروید معتقد بود که ناهنجاری‌های روانی، ریشه در سرکوب امیال جنسی و حل نشدن تعارضات دوران کودکی دارند.

دیدگاه فروید در مورد عشق، بسیار بحث‌برانگیز بوده و مورد انتقاد بسیاری قرار گرفته است.با وجود انتقادات، نظریات فروید تأثیر عمیقی بر درک ما از عشق و روابط انسانی داشته است.

4. عشق مثلثی استرنبرگ: صمیمیت، شور و تعهد

رابرت استرنبرگ، روانشناس معاصر، نظریه “عشق مثلثی” را مطرح کرد. این نظریه، عشق را دارای سه مولفه اصلی می‌داند: صمیمیت، شور و تعهد. صمیمیت، احساس نزدیکی، تعلق و پیوند عاطفی است. شامل به اشتراک گذاشتن افکار و احساسات، حمایت عاطفی و درک متقابل است. شور، احساس جذابیت فیزیکی، هیجان و اشتیاق است. این مولفه، جنبه جنسی و شهوانی عشق را در بر می‌گیرد. تعهد، تصمیم به حفظ رابطه و وفاداری به یکدیگر است. این مولفه، جنبه عقلانی و ارادی عشق را نشان می‌دهد. ترکیب این سه مولفه، انواع مختلفی از عشق را ایجاد می‌کند. مثلا عشق صمیمانه، فقط شامل صمیمیت است؛ عشق شهوانی، فقط شامل شور است؛ و عشق پوچ، فقط شامل تعهد است. عشق کامل، ترکیبی از هر سه مولفه است. این نوع عشق، کاملا مطلوب‌ترین و پایدارترین شکل عشق است. نظریه عشق مثلثی، ابزاری مفید برای درک و تحلیل روابط عاشقانه است.

5. عشق رمانتیک: آرمان‌گرایی و خیال‌پردازی

عشق رمانتیک، نوعی از عشق است که بر پایه آرمان‌گرایی، خیال‌پردازی و احساسات شدید بنا شده است.در این نوع عشق، معشوق به عنوان فردی بی‌نقص و بی‌عیب و نقص تصور می‌شود.عشق رمانتیک، اغلب با احساساتی مانند هیجان، اشتیاق، حسادت و دلبستگی شدید همراه است.این نوع عشق، معمولاً در اوایل یک رابطه شکل می‌گیرد و با گذشت زمان، ممکن است کمرنگ شود یا به نوع دیگری از عشق تبدیل شود.عشق رمانتیک، در ادبیات، هنر و سینما، نقش مهمی ایفا می‌کند و به عنوان یک منبع الهام برای خلق آثار هنری و ادبی شناخته می‌شود.

نوشته های مشابه

با این حال، عشق رمانتیک می‌تواند غیرواقع‌بینانه باشد و منجر به انتظارات بیش از حد از رابطه و معشوق شود.

در صورتی که عشق رمانتیک با واقع‌گرایی و درک متقابل همراه نباشد، می‌تواند به سرخوردگی و ناامیدی منجر شود.عشق رمانتیک، نیازمند تعادل بین آرمان‌گرایی و واقع‌بینی است.

6. عشق دلبستگی: پیوند عاطفی و امنیت

نظریه دلبستگی، بر اهمیت پیوندهای عاطفی در روابط انسانی تاکید دارد.این نظریه، بر اساس تحقیقات جان بالبی و مری ماین، نشان می‌دهد که نحوه تعامل والدین با کودک در دوران کودکی، تاثیر عمیقی بر سبک دلبستگی فرد در بزرگسالی دارد.چهار سبک دلبستگی اصلی وجود دارد: دلبستگی ایمن، دلبستگی اجتنابی، دلبستگی دوسوگرا و دلبستگی آشفته.افرادی که سبک دلبستگی ایمن دارند، به راحتی به دیگران اعتماد می‌کنند و در روابط خود، احساس امنیت و آرامش دارند.افرادی که سبک دلبستگی اجتنابی دارند، از صمیمیت و نزدیکی عاطفی گریزان هستند و تمایل دارند مستقل و خودکفا باشند.افرادی که سبک دلبستگی دوسوگرا دارند، به شدت به تایید و توجه دیگران نیاز دارند و در روابط خود، احساس ناامنی و اضطراب می‌کنند.

افرادی که سبک دلبستگی آشفته دارند، ترکیبی از ویژگی‌های سبک‌های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا را دارند و در روابط خود، احساس سردرگمی و ترس می‌کنند.

درک سبک دلبستگی خود و شریک زندگی‌تان، می‌تواند به بهبود روابط عاطفی و ایجاد پیوندهای سالم‌تر کمک کند.

7. عشق ایثارگرانه: فداکاری و از خودگذشتگی

عشق ایثارگرانه، نوعی از عشق است که در آن، فرد عاشق، نیازها و خواسته‌های معشوق را بر نیازها و خواسته‌های خود ترجیح می‌دهد. این نوع عشق، با فداکاری، از خودگذشتگی و بخشش همراه است. عشق ایثارگرانه، می‌تواند در روابط والدین و فرزندان، روابط عاشقانه و روابط دوستانه تجلی یابد. در عشق ایثارگرانه، فرد عاشق، بدون انتظار پاداش، برای خوشبختی و رفاه معشوق تلاش می‌کند. این نوع عشق، می‌تواند بسیار ارزشمند و زیبا باشد، اما در صورتی که به افراط کشیده شود، می‌تواند منجر به فرسودگی و از دست دادن هویت فرد عاشق شود. عشق ایثارگرانه، نیازمند تعادل بین فداکاری و حفظ مرزهای شخصی است. در صورتی که فرد عاشق، به طور مداوم نیازهای خود را نادیده بگیرد، ممکن است احساس نارضایتی و خشم کند. عشق ایثارگرانه، باید بر پایه احترام متقابل و درک نیازهای هر دو طرف بنا شود.

8. عشق به خود: لازمه عشق ورزیدن به دیگران

عشق به خود، پذیرش و دوست داشتن خود با تمام نقاط قوت و ضعف است.این نوع عشق، پایه و اساس روابط سالم و رضایت‌بخش با دیگران است.افرادی که به خود عشق می‌ورزند، اعتماد به نفس بالایی دارند، خود را ارزشمند می‌دانند و به نیازهای خود اهمیت می‌دهند.عشق به خود، به معنای خودخواهی و خودشیفتگی نیست.بلکه، به معنای مراقبت از خود، احترام به خود و تلاش برای رشد و تعالی است.بدون عشق به خود، فرد نمی‌تواند به طور کامل به دیگران عشق بورزد.افرادی که به خود عشق نمی‌ورزند، ممکن است در روابط خود، به دنبال تایید و توجه بیش از حد از سوی دیگران باشند.

عشق به خود، به فرد کمک می‌کند تا مرزهای سالمی در روابط خود ایجاد کند و از سوء استفاده عاطفی جلوگیری کند.

تمرین‌هایی مانند خودآگاهی، پذیرش خود و مراقبت از خود، می‌تواند به تقویت عشق به خود کمک کند.

9. عشق به عنوان انتخاب: تعهد آگاهانه

دیدگاه‌های فلسفی و روانشناسی مدرن بر این باورند که عشق، صرفاً یک احساس نیست، بلکه یک انتخاب آگاهانه است. تعهد به فرد دیگر و حفظ رابطه، مستلزم تلاش، گذشت و سازگاری است. این دیدگاه، بر اهمیت نقش اراده و عقل در روابط عاشقانه تاکید دارد. عشق، نیازمند تصمیم‌گیری آگاهانه برای حفظ رابطه در برابر چالش‌ها و مشکلات است. انتخاب عشق، به معنای پذیرفتن مسئولیت رابطه و تعهد به رشد و تعالی مشترک است. این دیدگاه، به افراد کمک می‌کند تا در روابط خود، فعالانه عمل کنند و منتظر معجزه نباشند. با پذیرش عشق به عنوان یک انتخاب، فرد می‌تواند در روابط خود، احساس قدرت و کنترل بیشتری داشته باشد. این دیدگاه، بر اهمیت ارتباط موثر، حل تعارض و سازگاری در روابط عاشقانه تاکید دارد.

10. عشق و نوروترانسمیترها: شیمی مغز

از دیدگاه علوم اعصاب، عشق با تغییرات شیمیایی در مغز همراه است.نوروترانسمیترهایی مانند دوپامین، سروتونین و اکسی توسین، نقش مهمی در ایجاد احساسات عشق و دلبستگی ایفا می‌کنند.دوپامین، با احساسات لذت، پاداش و انگیزه مرتبط است.در مراحل اولیه عشق، سطح دوپامین در مغز افزایش می‌یابد و باعث ایجاد احساس هیجان و اشتیاق می‌شود.سروتونین، با تنظیم خلق و خو و احساسات مرتبط است.در افراد عاشق، سطح سروتونین ممکن است کاهش یابد که می‌تواند منجر به احساس وسواس و تمرکز بیش از حد بر معشوق شود.اکسی توسین، با احساسات دلبستگی، پیوند عاطفی و اعتماد مرتبط است.

این نوروترانسمیتر، در هنگام تماس فیزیکی و تعاملات اجتماعی آزاد می‌شود و به تقویت پیوندهای عاطفی کمک می‌کند.

درک نقش نوروترانسمیترها در عشق، می‌تواند به ما کمک کند تا مکانیسم‌های عصبی مرتبط با این احساس پیچیده را بهتر درک کنیم.با این حال، عشق صرفاً یک پدیده شیمیایی نیست و عوامل اجتماعی، فرهنگی و روانشناختی نیز در شکل‌گیری آن نقش دارند.تعادل شیمیایی مغز، نقش مهمی در سلامت روابط عاشقانه ایفا می‌کند.

11. عشق و تکامل: بقا و تولیدمثل

از دیدگاه تکاملی، عشق به عنوان یک مکانیسم بقا و تولیدمثل عمل می‌کند. عشق، به جفت‌ها کمک می‌کند تا با هم بمانند، از فرزندان خود مراقبت کنند و بقای نسل خود را تضمین کنند. انتخاب جفت، تحت تاثیر عوامل مختلفی مانند سلامت، ژنتیک و منابع اجتماعی است. جذابیت فیزیکی، به عنوان نشانه‌ای از سلامت و باروری، نقش مهمی در انتخاب جفت ایفا می‌کند. رفتارهای عاشقانه مانند ابراز علاقه، حمایت عاطفی و فداکاری، به تقویت پیوندهای زوجین کمک می‌کند. حسادت، به عنوان یک واکنش تکاملی، به محافظت از رابطه و جلوگیری از خیانت کمک می‌کند. طلاق و جدایی، از دیدگاه تکاملی، زمانی رخ می‌دهد که فرد تشخیص دهد که مزایای ماندن در رابطه، کمتر از مزایای ترک آن است. دیدگاه تکاملی، به ما کمک می‌کند تا ریشه‌های بیولوژیکی و رفتاری عشق را بهتر درک کنیم.

12. زبان های عشق: چگونه عشق را ابراز کنیم

گری چاپمن، مشاور ازدواج، مفهوم “پنج زبان عشق” را مطرح کرد. این زبان‌ها، روش‌هایی هستند که افراد از طریق آنها عشق را ابراز می‌کنند و دریافت می‌کنند: کلمات تایید، وقت گذاشتن، دریافت هدایا، خدمات عملی و تماس فیزیکی. ازدواج - رابطه زناشویی با همسر -شناخت مردان و زنان - عشق محبت، علاقه - روانشناسی مهارت های ارتباطی دختران و پسرانکلمات تایید، شامل ابراز محبت، تحسین و تشویق از طریق کلمات است. وقت گذاشتن، شامل اختصاص دادن زمان و توجه کامل به فرد دیگر است. دریافت هدایا، شامل دادن هدایایی است که نشان‌دهنده توجه و محبت است. خدمات عملی، شامل انجام کارهایی است که به فرد دیگر کمک می‌کند و بار او را سبک می‌کند. تماس فیزیکی، شامل ابراز محبت از طریق لمس، در آغوش گرفتن و بوسیدن است. شناخت زبان عشق خود و شریک زندگی‌تان، می‌تواند به بهبود ارتباطات و تقویت رابطه کمک کند. ابراز عشق به زبانی که شریک زندگی‌تان آن را درک می‌کند، بسیار مهم است.

13. سایه عشق: وابستگی ناسالم و سوء استفاده

عشق، همیشه یک تجربه مثبت و سالم نیست. در برخی موارد، عشق می‌تواند به وابستگی ناسالم، سوء استفاده عاطفی یا حتی خشونت فیزیکی منجر شود. وابستگی ناسالم، به معنای وابستگی بیش از حد به فرد دیگر و از دست دادن هویت فردی است. سوء استفاده عاطفی، شامل رفتارهایی مانند تحقیر، توهین، کنترل و دستکاری است. خشونت فیزیکی، شامل هرگونه آسیب فیزیکی به فرد دیگر است. تشخیص علائم هشداردهنده روابط ناسالم و سوء استفاده‌آمیز، بسیار مهم است. در صورت تجربه سوء استفاده، باید به دنبال کمک حرفه‌ای باشید. عشق واقعی، نباید با سوء استفاده و خشونت همراه باشد.

14. عشق و فقدان: سوگ و ترمیم

فقدان عشق، چه از طریق جدایی، طلاق یا مرگ، می‌تواند یک تجربه دردناک و دشوار باشد. سوگ ناشی از فقدان عشق، می‌تواند با احساساتی مانند غم، خشم، ناامیدی و سردرگمی همراه باشد. فرایند سوگ، یک فرایند فردی و زمان‌بر است. هیچ جدول زمانی مشخصی برای بهبودی وجود ندارد. باید به خود اجازه دهید تا احساسات خود را تجربه کنید و از حمایت دوستان، خانواده یا یک درمانگر حرفه‌ای بهره‌مند شوید. پذیرش واقعیت فقدان، اولین قدم برای بهبودی است. تمرکز بر خاطرات مثبت و قدردانی از تجربیات گذشته، می‌تواند به التیام زخم‌ها کمک کند. فقدان عشق، پایان زندگی نیست، بلکه فرصتی برای شروعی دوباره است.

15. عشق و گذشت زمان: تحول رابطه

عشق، یک پدیده پویا و در حال تحول است. با گذشت زمان، روابط عاشقانه تغییر می‌کنند و نیازها و انتظارات افراد نیز تغییر می‌کند. درک این تغییرات و سازگاری با آنها، برای حفظ یک رابطه سالم و پایدار ضروری است. ارتباط موثر، حل تعارض و حفظ صمیمیت، به زوج‌ها کمک می‌کند تا از چالش‌های گذشت زمان عبور کنند. تجدید تعهد، ابراز قدردانی و ایجاد تجربیات جدید، می‌تواند به حفظ شعله عشق کمک کند. پذیرش نقاط قوت و ضعف یکدیگر، کلید یک رابطه پایدار است. عشق، نیازمند تلاش مداوم و سازگاری با تغییرات زندگی است. عشق، می‌تواند با گذشت زمان، عمیق‌تر و پرمعناتر شود.

16. عشق و فرهنگ: تفاوت های فرهنگی

مفهوم عشق و نحوه ابراز آن، در فرهنگ‌های مختلف، متفاوت است. برخی فرهنگ‌ها، بر عشق رمانتیک و فردگرایی تاکید دارند، در حالی که برخی دیگر، بر عشق خانوادگی و جمع‌گرایی تاکید دارند. انتخاب جفت، می‌تواند تحت تاثیر سنت‌ها، رسوم و انتظارات فرهنگی باشد. در برخی فرهنگ‌ها، ازدواج‌های سنتی و اجباری رایج است، در حالی که در فرهنگ‌های دیگر، آزادی انتخاب جفت وجود دارد. نحوه ابراز احساسات و حل تعارضات، می‌تواند در فرهنگ‌های مختلف، متفاوت باشد. آگاهی از تفاوت‌های فرهنگی، می‌تواند به درک بهتر روابط بین‌فرهنگی کمک کند. احترام به ارزش‌ها و سنت‌های فرهنگی یکدیگر، برای ایجاد روابط سالم و موفق بین‌فرهنگی ضروری است. عشق، یک پدیده جهانی است، اما نحوه ابراز آن، تحت تاثیر فرهنگ قرار دارد.

17. عشق و معنای زندگی: جستجوی سعادت

بسیاری از مردم، عشق را به عنوان یک منبع اصلی معنا و هدف در زندگی می‌دانند.عشق، می‌تواند به زندگی ما شادی، لذت، احساس تعلق و هدف ببخشد.روابط عاشقانه سالم و رضایت‌بخش، می‌توانند به سلامت جسمی و روانی ما کمک کنند.عشق، می‌تواند انگیزه ما را برای رشد شخصی و کمک به دیگران افزایش دهد.با این حال، عشق نباید تنها منبع معنا در زندگی باشد.داشتن اهداف، علایق و روابط اجتماعی دیگر نیز برای یک زندگی کامل و رضایت‌بخش ضروری است.اعتماد به نفس، استقلال و عشق به خود، به فرد کمک می‌کند تا از وابستگی بیش از حد به روابط عاشقانه جلوگیری کند.

عشق، یک هدیه ارزشمند است، اما نباید آن را به قیمت از دست دادن هویت و ارزش‌های خود به دست آوریم.

عشق، می‌تواند یک سفر پرماجرا و پرمعنا باشد، به شرطی که با آگاهی، تعهد و احترام همراه باشد.

نمایش بیشتر

یک دیدگاه

  1. من یک بار فکر می کردم عشق همون حالتیه که توی فیلم ها نشون می دن، ولی بعد از یه رابطه شکست خورده فهمیدم عشق بیشتر شبیه یه درخته که باید هر روز بهش آب بدی و مراقبش باشی 🌱 یه چیز جالب که توی زندگی فهمیدم اینه که بعضی وقتا اون آدم هایی که بیشترین دعواها رو باهاشون داریم، همونایی هستن که عمیق ترین عشق رو برامون می سازن… راستی یه نکته دیگه که خیلی بهم کمک کرد این بود که گاهی سکوت و کنار هم نشستن دونفر، از هزاران حرف عاشقانه هم قوی تره 🤐✨ یاد گرفتم عشق واقعی تو دل کوچیک ترین کارها خودش رو نشون میده، مثلا همون لحظه ای که یکی یه فنجون چای درست میکنه برا طرف مقابلش موقعی که خسته ست ☕

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا