چرا در برخی روابط عاشقانه، یکی از طرفین دچار اضطراب میشود؟
اضطراب در روابط عاشقانه، تجربهای رایج اما پیچیده است. دلایل متعددی میتوانند باعث شوند که یکی از طرفین در رابطه، سطوح بالایی از اضطراب را تجربه کند. این اضطراب میتواند به شکلهای مختلفی مانند نگرانی مداوم، حسادت، ترس از رها شدن و یا نیاز به تایید دائمی بروز پیدا کند. در این پست به بررسی ۱۵ نکته کلیدی در مورد علل بروز اضطراب در روابط میپردازیم:
روابط عاطفی آسیبزا در کودکی یا نوجوانی، ترس از تکرار الگوهای منفی را به همراه دارند.
سبک دلبستگی ناایمن:
دلبستگی اضطرابی یا اجتنابی میتواند باعث رفتارهای مضطربانه در رابطه شود.اعتماد به نفس پایین:
کمبود اعتماد به نفس باعث میشود فرد ارزش خود را در رابطه زیر سوال ببرد و نگران از دست دادن پارتنر باشد.ترس از صمیمیت:
ترس از آسیبپذیر بودن و نشان دادن جنبههای واقعی خود به پارتنر، اضطرابآور است.کمالگرایی:
تلاش برای بینقص بودن و کاملا مطلوب کردن رابطه، فشاری مضاعف ایجاد میکند.مشکلات ارتباطی:
عدم توانایی در بیان احساسات و نیازها به طور شفاف، سوءتفاهم و اضطراب را افزایش میدهد.نیاز به کنترل:
تلاش برای کنترل رفتار و افکار پارتنر، ناشی از اضطراب و عدم اطمینان است.مقایسه با دیگران:
مقایسه رابطه خود با روابط دیگران در شبکههای اجتماعی یا در زندگی واقعی، حس ناکافی بودن را تقویت میکند.عدم اطمینان به پارتنر:
شک و تردید در صداقت و وفاداری پارتنر، اضطراب زیادی ایجاد میکند.فشار اجتماعی:
انتظارات خانواده و دوستان در مورد رابطه، میتواند اضطرابآور باشد.تغییرات بزرگ در زندگی:
استرس ناشی از تغییرات مهم مانند مهاجرت، تغییر شغل یا مشکلات مالی، اضطراب در رابطه را تشدید میکند.مشکلات روانی زمینهای:
اختلالات اضطرابی، افسردگی و یا سایر مشکلات روانی میتوانند اضطراب در رابطه را به دنبال داشته باشند.عدم حمایت کافی از طرف پارتنر:
عدم دریافت حمایت عاطفی و درک از طرف پارتنر، حس تنهایی و اضطراب را بیشتر میکند.ترس از قضاوت:
نگرانی از اینکه پارتنر در مورد رفتارها و افکار فرد قضاوت منفی داشته باشد.احساس عدم امنیت در رابطه:
عدم احساس ثبات و امنیت عاطفی در رابطه، اضطراب را افزایش میدهد.این عوامل میتوانند به صورت جداگانه یا ترکیبی، باعث بروز اضطراب در یک رابطه عاشقانه شوند. شناخت این عوامل و تلاش برای رفع آنها، گامی مهم در جهت بهبود کیفیت رابطه و سلامت روان هر دو طرف است.
در صورت تجربه اضطراب مداوم در رابطه، حتماً به دنبال کمک تخصصی از یک روانشناس یا مشاور باشید.
مقدمه
روابط عاشقانه، علیرغم تمام شیرینی و لذتی که دارند، میتوانند منبع استرس و اضطراب برای یکی از طرفین باشند. این اضطراب میتواند به شکلهای مختلفی بروز کند، از نگرانیهای جزئی گرفته تا حملات پانیک. در این مقاله به بررسی 15 دلیل رایج برای بروز اضطراب در روابط عاشقانه میپردازیم.
1. سبک دلبستگی ناایمن
افرادی که در کودکی دلبستگی ایمن را تجربه نکردهاند، ممکن است در روابط بزرگسالی خود دچار اضطراب شوند. سبکهای دلبستگی اضطرابی-دوسوگرا و اجتنابی، هر دو میتوانند باعث ایجاد اضطراب در رابطه شوند. افراد با دلبستگی اضطرابی-دوسوگرا، مدام نگران ترک شدن هستند و نیاز به اطمینانبخشی دائمی دارند. افراد با دلبستگی اجتنابی، از صمیمیت میترسند و ممکن است فاصله خود را حفظ کنند، که این امر باعث اضطراب در طرف مقابل میشود. دلبستگی ناایمن میتواند منشا خیلی از مشکلات و اضطراب ها در روابط باشد. شناسایی سبک دلبستگی خود و پارتنرتان، قدم مهمی در شناخت و حل مشکلات است. درمان های روانشناختی میتوانند در تغییر سبک دلبستگی کمک کننده باشند. آگاهی از این موضوع، گام اول برای بهبود روابط است.
2. ترس از طرد شدن
این ترس ریشه در تجربیات گذشته دارد، مثلاً طرد شدن در روابط قبلی یا دوران کودکی. فرد مدام نگران است که طرف مقابل او را دوست نداشته باشد یا او را ترک کند. این ترس میتواند باعث رفتارهای چسبنده، حسادت و کنترلگری شود که خود به رابطه آسیب میرساند. طرد شدن در گذشته، سایه ای سنگین بر روابط فعلی می اندازد. ترس از طرد شدن، اغلب ناخودآگاه است. شناخت این ترس و تلاش برای غلبه بر آن، ضروری است. مشاوره با روانشناس میتواند راهگشا باشد. تمرکز بر ارزش های شخصی و افزایش اعتماد به نفس، راهی برای مقابله با این ترس است. صحبت با پارتنر و بیان نگرانی ها، میتواند به کاهش اضطراب کمک کند.
3. عدم اعتماد به نفس
افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند، ممکن است خود را لایق عشق و توجه ندانند. این عدم اعتماد به نفس میتواند باعث شود که مدام به دنبال تایید از طرف مقابل باشند و از اینکه «به اندازه کافی خوب نیستند» نگران باشند. اعتماد به نفس پایین، بذرهای اضطراب را در روابط می کارد. احساس بی ارزشی، میتواند باعث رفتارهای مخرب شود. افزایش اعتماد به نفس، نیازمند کار و تلاش فردی است. شناخت نقاط قوت و تمرکز بر آنها، میتواند مفید باشد. اجتناب از مقایسه خود با دیگران، ضروری است. پذیرش خود با تمام نقص ها، گامی مهم در افزایش اعتماد به نفس است.
4. تجربه روابط آسیبزا در گذشته
اگر فرد در گذشته روابط آسیبزایی را تجربه کرده باشد، ممکن است اثرات آن همچنان در روابط فعلی او باقی بماند. این تجربیات میتواند باعث ایجاد بدبینی، عدم اعتماد و ترس از تکرار الگوهای گذشته شود. روابط آسیب زا، زخم هایی عمیق بر روح و روان بر جای می گذارند. ترمیم این زخم ها، نیازمند زمان و تلاش است. درمان های تخصصی میتوانند در این مسیر کمک کننده باشند. بخشیدن خود و دیگران، گامی مهم در رهایی از گذشته است. یادگیری از اشتباهات گذشته، مانع تکرار آنها در آینده می شود. ایجاد مرزهای سالم در روابط، ضروری است.
5. کمالگرایی
افرادی که کمالگرا هستند، استانداردهای بسیار بالایی برای خود و رابطه خود دارند. آنها مدام در تلاشند تا «بینقص» باشند و از هرگونه اشتباهی میترسند. این کمالگرایی میتواند باعث ایجاد استرس و اضطراب زیادی در رابطه شود. کمال گرایی، دشمن آرامش در روابط است. هیچ کس بی نقص نیست و تلاش برای رسیدن به کمال، بیهوده است. پذیرش نقص ها، گامی مهم در کاهش اضطراب است. تعیین انتظارات واقع بینانه، ضروری است. تمرکز بر پیشرفت به جای کمال، میتواند مفید باشد. اجازه دادن به خود برای اشتباه کردن، راهی برای کاهش فشار روانی است.
6. عدم مهارت در برقراری ارتباط موثر
وقتی طرفین نمیتوانند به طور واضح و با صداقت با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، سوء تفاهمها و تعارضها افزایش مییابد. این عدم ارتباط موثر میتواند باعث ایجاد اضطراب و ناامنی در رابطه شود. ارتباط موثر، شریان حیاتی هر رابطه ای است. عدم توانایی در بیان احساسات و نیازها، منجر به سوء تفاهم می شود. یادگیری مهارت های ارتباطی، ضروری است. گوش دادن فعالانه به صحبت های پارتنر، اهمیت زیادی دارد. بیان احساسات به طور واضح و با صداقت، از بروز مشکلات جلوگیری می کند. حل تعارضات به شیوه ای سازنده، به تقویت رابطه کمک می کند. شفاف سازی در مورد آینده رابطه، به کاهش اضطراب کمک می کند. تصمیم گیری مشترک در مورد مسائل مهم، باعث تقویت رابطه می شود. در صورت وجود موانع جدی، باید تصمیمات دشواری گرفته شود. گاهی رها کردن یک رابطه، بهترین گزینه است.
8. فشار اجتماعی
فشار از جانب خانواده، دوستان یا جامعه میتواند باعث ایجاد اضطراب در رابطه شود. مثلا اگر خانوادهها با رابطه موافق نباشند یا اگر جامعه انتظارات غیرمنطقی از رابطه داشته باشد، این میتواند باعث ایجاد استرس و نگرانی در فرد شود. فشار اجتماعی، میتواند تاثیر مخربی بر روابط داشته باشد. باید به نظرات دیگران احترام گذاشت، اما نباید اجازه داد که آنها تصمیمات ما را تعیین کنند. حمایت از یکدیگر در برابر فشارهای خارجی، ضروری است. ایجاد یک حریم خصوصی برای رابطه، میتواند مفید باشد. تمرکز بر شادی و رضایت خود، مهم تر از جلب رضایت دیگران است.
در صورت نیاز، باید از مشاوره مالی کمک گرفت. تمرکز بر داشته ها به جای نداشته ها، میتواند مفید باشد.
10. مشکلات جنسی







مطالعات بالینی نشان می دهد اضطراب در روابط عشقی اغلب ریشه در الگوهای ذهنی ناسالم دارد. من در جلسات مشاوره متوجه شده ام مراجعانی که در کودکی طعم بی توجهی را چشیده اند، در بزرگسالی در روابط خود دچار وسواس فکری می شوند. این افراد نیازمند بازسازی اساسی باورهایشان درباره صمیمیت هستند.
یک جنبه کمتر دیده شده این موضوع، تاثیر تفاوت های فردی در تحمل ابهام است. افرادی که نیاز به قطعیت دارند، معمولا در مواجهه با تغییرات طبیعی رابطه دچار آشفتگی می شوند. در فرهنگ ما که تفاوت های جنسیتی پررنگ است، این مسئله گاهی تشدید می شود. دیدن این تحلیل جامع باعث شد مقالات دیگر این سایت را هم با دقت بخوانم.
ترس از صمیمیت گاه به شکل مقاومت در برابر ابراز احساسات ظاهر می شود. در یک مورد مشخص، مراجعی داشتیم که با وجود علاقه زیاد به همسرش، قادر به بیان جملات عاطفی نبود. این تناقض درونی خود منبع جدیدی از اضطراب می شود. رویکرد شناختی رفتاری در چنین مواردی کمک کننده است.
سایت شما با طرح این مباحث به خوبی نشان می دهد چگونه تجربیات اولیه زندگی بر روابط عاطفی تأثیر می گذارد. من در کار بالینی ام شاهد بوده ام که حتی خاطرات به ظاهر کوچک از دوران نوجوانی می تواند سال ها بعد در روابط زناشویی مشکل ایجاد کند. این سایت با نگاهی علمی به ریشه یابی این مسائل پرداخته است.
مسئله خودارزشمندی در روابط عشقی از جمله عوامل کمتر بررسی شده است. افرادی که ارزش خود را وابسته به تأیید شریک عاطفی می دانند، مستعد اضطراب مزمن هستند. من در مشاوره پیش از ازدواج معمولا این الگو را در افرادی می بینم که روابط عاطفی کمی تجربه کرده اند.
توصیف دقیق شما از تأثیر کمال گرایی بر روابط زناشویی قابل تأمل است. در فرهنگ رقابتی امروز، این ویژگی به شدت رواج یافته. مراجعی داشتم که به دلیل انتظارات غیرواقعی از همسرش، دچار اختلال اضطرابی شده بود. تحلیل شما زوایای پنهان این معضل را به خوبی روشن کرد.
سرانجام، به نظر می رسد اضطراب رابطه گاهی واکنشی طبیعی به بحران های زندگی مشترک است. در طول سال ها مشاوره، مشاهده کردم بسیاری از زوج ها پس از عبور از دوره های دشوار، به درک متقابل بهتری می رسند. مطالبی که در این وب سایت منتشر می شود به مراجعان کمک می کند این فراز و نشیب ها را طبیعی بدانند.