چطور در رابطه‌ها، خود را گم نمی‌کنیم؟ 12 نکته کلیدی

چطور در رابطه‌ها، خود را گم نمی‌کنیم؟

همه ما در روابط خود به دنبال عشق، صمیمیت و حمایت هستیم. اما گاهی اوقات در این مسیر، آنقدر درگیر نیازهای طرف مقابل می‌شویم که خودمان را فراموش می‌کنیم. این اتفاق می‌تواند منجر به نارضایتی، احساس پوچی و حتی پایان رابطه شود. برای جلوگیری از این اتفاق، لازم است آگاهانه عمل کنیم و برای حفظ هویت فردی خود در رابطه تلاش کنیم.

گم کردن خود در یک رابطه به معنای نادیده گرفتن نیازها، خواسته‌ها و ارزش‌های شخصی به خاطر خشنودی یا حفظ رابطه با طرف مقابل است. این فرآیند می‌تواند به تدریج اتفاق بیفتد و فرد متوجه تغییرات درونی خود نشود.

✔️
1. مرزهای شخصی خود را مشخص کنید:
بدانید چه رفتارهایی را می‌پذیرید و چه رفتارهایی برای شما غیرقابل تحمل هستند. این مرزها را به طور واضح و محترمانه به طرف مقابل خود بیان کنید.
✔️
2. به نیازهای خود توجه کنید:
نیازهای شما به اندازه نیازهای طرف مقابل مهم هستند. زمانی را برای انجام کارهایی که از آن لذت می‌برید و به شما انرژی می‌دهند، اختصاص دهید.

ازدواج - رابطه زناشویی با همسر -شناخت مردان و زنان - عشق محبت، علاقه - روانشناسی مهارت های ارتباطی دختران و پسران رابطه سالم و رضایت‌بخش را تجربه کنید.

چطور در رابطه‌ها خود را گم نکنیم؟

چطور در رابطه‌ها خود را گم نکنیم؟ 12 نکته کلیدی

۱. ارزش‌های اصلی خود را بشناسید و به آنها پایبند باشید.

ارزش‌های اصلی شما، همان باورها و اصولی هستند که زندگی شما را هدایت می‌کنند. این ارزش‌ها می‌توانند شامل صداقت، استقلال، مهربانی، عدالت و. . . باشند. قبل از ورود به یک رابطه یا در طول آن، زمانی را صرف شناسایی این ارزش‌ها کنید.

پایبندی به ارزش‌ها به این معنا نیست که انعطاف‌پذیر نباشید، بلکه به این معناست که از خط قرمزهای خود آگاه باشید و اجازه ندهید کسی آنها را زیر پا بگذارد.

اگر صداقت برای شما مهم است، از بیان با صداقت احساسات و نیازهای خود نترسید.

۲. مرزهای شخصی خود را مشخص کنید و قاطعانه از آنها دفاع کنید.

مرزهای شخصی، خطوط نامرئی هستند که تعیین می‌کنند چه رفتارهایی را از دیگران می‌پذیرید و چه رفتارهایی را نه. این مرزها شامل مرزهای فیزیکی، احساسی، ذهنی و زمانی می‌شوند.

اگر از شنیدن برخی حرف‌ها ناراحت می‌شوید، مرز احساسی تعیین کنید و از طرف مقابل بخواهید از بیان آنها خودداری کند.

دفاع از مرزها به این معناست که قاطعانه و با احترام، از آنها محافظت کنید. اگر طرف مقابل مرزهای شما را زیر پا گذاشت، به او تذکر دهید و عواقب آن را مشخص کنید.

۳. استقلال فردی خود را حفظ کنید.

حفظ استقلال فردی به این معناست که در رابطه، به فعالیت‌ها، علایق و اهداف شخصی خود ادامه دهید. این شامل داشتن دوستان، سرگرمی‌ها، شغل و اهداف جداگانه است.

وابسته شدن بیش از حد به طرف مقابل، باعث می‌شود که هویت فردی خود را از دست بدهید و در صورت پایان رابطه، احساس خلاء شدیدی کنید.

زمانی را برای خودتان اختصاص دهید و به فعالیت‌هایی که از آنها لذت می‌برید، بپردازید. این کار باعث می‌شود که احساس شادابی و انرژی بیشتری داشته باشید و به رابطه خود نیز کمک کنید.

بهبود روابط زناشویی رابطه زناشویی

۱۱. به نیازهای جنسی خود و طرف مقابل توجه کنید و با هم در مورد آنها صحبت کنید.

نمایش بیشتر

خیلی وقت ها فکر می کردم از دست دادن خودت توی یه رابطه یعنی تبدیل شدن به یه آدم دیگه. بعد فهمیدم یه علاقه ساده مثل دوست داشتن یه نوع غذا یا اینکه آخر هفته ها دوست داری تنها باشی هم می تونه جزوی از اون هویت مستقلت باشه. نکته مهم اینه که هیچ وقت خودتو به خاطر اینکه طرف مقابلت چیزی رو دوست نداره تغییر ندی.

یه چیز که به من کمک کرد این بود که همیشه یه چیزای کوچیک رو فقط برای خودم نگه دارم. مثلا یه سرگرمی خصوصی یا یه آرزوی شخصی. اینطوری همیشه یه بخشی از وجودم فقط مال خودم می مونه. حس خوبیه وقتی می دون یه چیزی هست که فقط برای خودته و لازم نیست کسی ازش خبردار بشه یا تاییدش کنه.

حرف زدن راجب مرزها خیلی سخته مخصوصا وقتی عاشق باشی. من یه مدت هر چی طرف مقابلم می گفت چشم می کردم تا حس بدی نداشته باشه. بعد یه روز فهمیدم دارم به کسی تبدیل می شم که اصلا دوستش ندارم. حالا همیشه یه جمله با خودم میگم “اگه امروز راضیش کنم فردا باید چیکار کنم؟” این جمله بهم کمک می کنه حد و مرزهام رو فراموش نکنم.

بعضی وقتا آدم فکر می کنه اگه مخالف بگه رابطه خراب میشه. ولی دقیقا برعکسه. یه بار با پارتنرم راجب یه چیز کوچیک مخالفت کردم و فکر می کردم ناراحت میشه. اما برعکس، اونم راحت تر شد و شروع کرد به گفتن نظرات واقعیش. گاهی ابراز وجود کردن می تونه فضای رابطه رو بازتر کنه.

یه چیز جالب که یاد گرفتم اینه که حتی تو نزدیک ترین رابطه ها هم نباید همه تخم مرغ هارو توی یه سبد گذاشت. همیشه یه مسیر جداگانه، دوستان جداگانه و رویاهات جداگانه رو نگه دار. اینطوری نه تنها چیزی از رابطه کم نمیشه، بلکه چیزای تازه ای هم برای گفتن و اشتراک گذاشتن پیدا می کنی. زندگی کردن فقط برای یه نفر همیشه آخرش آدم رو خالی می کنه.

پاسخ

یک دیدگاه

مهران گفت:

در

*

خیلی وقت ها فکر می کردم از دست دادن خودت توی یه رابطه یعنی تبدیل شدن به یه آدم دیگه. بعد فهمیدم یه علاقه ساده مثل دوست داشتن یه نوع غذا یا اینکه آخر هفته ها دوست داری تنها باشی هم می تونه جزوی از اون هویت مستقلت باشه. نکته مهم اینه که هیچ وقت خودتو به خاطر اینکه طرف مقابلت چیزی رو دوست نداره تغییر ندی.

*

یه چیز که به من کمک کرد این بود که همیشه یه چیزای کوچیک رو فقط برای خودم نگه دارم. مثلا یه سرگرمی خصوصی یا یه آرزوی شخصی. اینطوری همیشه یه بخشی از وجودم فقط مال خودم می مونه. حس خوبیه وقتی می دون یه چیزی هست که فقط برای خودته و لازم نیست کسی ازش خبردار بشه یا تاییدش کنه.

*

حرف زدن راجب مرزها خیلی سخته مخصوصا وقتی عاشق باشی. من یه مدت هر چی طرف مقابلم می گفت چشم می کردم تا حس بدی نداشته باشه. بعد یه روز فهمیدم دارم به کسی تبدیل می شم که اصلا دوستش ندارم. حالا همیشه یه جمله با خودم میگم “اگه امروز راضیش کنم فردا باید چیکار کنم؟” این جمله بهم کمک می کنه حد و مرزهام رو فراموش نکنم.

*

بعضی وقتا آدم فکر می کنه اگه مخالف بگه رابطه خراب میشه. ولی دقیقا برعکسه. یه بار با پارتنرم راجب یه چیز کوچیک مخالفت کردم و فکر می کردم ناراحت میشه. اما برعکس، اونم راحت تر شد و شروع کرد به گفتن نظرات واقعیش. گاهی ابراز وجود کردن می تونه فضای رابطه رو بازتر کنه.

*

یه چیز جالب که یاد گرفتم اینه که حتی تو نزدیک ترین رابطه ها هم نباید همه تخم مرغ هارو توی یه سبد گذاشت. همیشه یه مسیر جداگانه، دوستان جداگانه و رویاهات جداگانه رو نگه دار. اینطوری نه تنها چیزی از رابطه کم نمیشه، بلکه چیزای تازه ای هم برای گفتن و اشتراک گذاشتن پیدا می کنی. زندگی کردن فقط برای یه نفر همیشه آخرش آدم رو خالی می کنه.

پاسخ